آسوریک یا آسوریگ

آسوریک یا آسوریگ

یکی از واحد ها و برند های که در سالهای اخیر بسیار شنیده شده برند آسوریک است . در این راستا به بررسی این نام محصولات و خدمات مجموعه الیاهو گالری در رابطه با محصولات این برند و همین طور چگونگی شکل گیری و معرفی این کالا ها میپردازیم.

آسوریک چیست؟

قدیمی ترین نمونه ها برای ایجاد حرکت در طراحی های دوران نوسنگی در غارها میتوان یافت. در جایی که طراحی های اولیه نقش حیوانات و انسانها را به گونه ای در حال حرکت ایجاد میکردند .
تا توحم حرکت و داستان را برای دیگری ایجاد نمایند. یکی از معروف ترین آثار که حکایت از داستان ها و کتب قدیمی است،سفالینه ای متعلق به مردم شهر سوخته است که نقوش روی آن با تکراری هدفمند دارد ، این  تصاویر حرکت را را نشان میداد ، حرکتی که زمزمه ای شد جهت ایجاد انیمیشن های امروزی.

درخت آسوریک

درخت آسوری یا درخت آسوریگ کتابی‌است نوشته‌شده به زبان پارتی و خط پهلوی ،یکی از معدود متون غیر دینی که به زبان پارتی آمیخته به پارسی میانه باقی مانده است. 

در داستان این کتاب شاهد یک رزم کلامی هستیم مابین درختی ازدرختان خرمای سرزمین آسورستان و بزی که از مجاور وی میگزرد. 

تذکر: برخی این داستان را روایت مجادله دین زرتشت و دین چند گونه پرستی آسور دانستند . آسور در واژگان عبری به معنای چیز حرام است و سرزمین حرام خواران است .

شاید بتوان به این نکته نیز توجه شود که در آیین آسرویان درختی خشک را در اختیار گرفته با زر و زیور ساختگی زینت میدادند . بی پروا و خشن بودن بز را هم در گفتگو را نیز  می‌توان دلیل بر برتری اجتماعی مزداپرستان در تفکر نویسنده دانست.

مشروح داستان  در سرزمین سورستان درختی بزرگ رشد کرده بود ، ریشه در خاک با برگ هایی تنومند و میوه های شیرین . روزی بز ی از آن جا میگذشت . ناگه نبرد کلامی مابین درخت و بز بدین شکل شکل گرفت.:

درخت :من از تو برترم چون از تو داشته هایم بیشتر است .
مثلا میوه های شیرین میدهم تا مردمان بخورند و چوب من کشتی ها و خانه ها را میسازند .از برگهام جارو میسازند ، از پوست و شاخه ها یم طناب میبافند و از آن برای بستن چون تویی حیوان استفاده میکنند. 
سایه بیماننندی دارم در تابستان به طوری که مردمان برای استراحت به کنار من ِآیند تا آرامش گیرند و پرندگان در شاخه های من  آشیان میسازند اگر مردم مرا اسیب نززند تا قیام قیامت سبز و پا برجا باقی خواهم ماند .

بز در پاسخ به او میگوید:هر چند بر من ننگ است سحت کردن و جواب دادن یاوه گویی چون تو ، اما ناچارم که جوابت دهم .
برگهای تو انقدر بلند است شبیه موی دیو ها – در داستان های اساطیر پادشاهان بر دیو ها حکومت میکردند. از پوست من برای مردمان و پادشاهان همربند میسازند . از پوستم برای ساخت مشکک استفاده میکردند و سفره های مردمان با گوشت من زیبا میشد.

پیش بند مردمان از پوست من بود پیمان نامه ها را بر روی آن مینوشتند . زه کمان ها را از من میسازند و ..

من آزادانه میتوانم از کوهی به کوهی و از کشوری به کشوری سفرکنم و مردم و نژاد های مختلف را ببینم . از شیرم مردمان دوغ و ماست می سازند و دوغم را کشک می‌کنند . حتی بدان که برای من مردمان بیش از خرمای تو در بازار پول پرداخت میکنند.

هرچند میدانم سخنان من طلایی است که جلوی حیوان بیندازیم .اما بدون من در زیباترین کوهستانها چرا میکنم و از گیاهان تازه میخورم و از چشمه های پاک می نوشم . اما تو مثل میخ در زمین فرو رفتی و توان و اجازه حرکت نداری .

بدین صورت بز پیروز شد و درخت سر به پایین انداخت.

    چند بیت از آن
پد نام ی یزدان
درختی رست است تر او شثر و آسوریک
بنش خوشک است سرش هست ترر
شیرین بار آورتن

مرتوه‌مان وسناد

که ترجمه ی آن چنین است:

درختی روبیده است ورای کشور آسورستان

بن آن خشک است و سر آن تر است

شیرین بار آورد

مردمان را.